دو فناوری مدرن که به آشتی مخاطب با سالنهای سینما کمک خواهد کرد
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۷۹۴۲۳
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، سالنهای سینما خودشان بهتنهایی یک تجربه منحصربهفرد به شمار میآیند. اما وقتی که تولیدکنندگان سرگرمی در یک رقابت تکنولوژیکی مصرفکنندگان را به تماشای فیلم و سریالها در خانههای خودشان دعوت میکنند، استودیوهای بزرگ فیلمسازی به دنبال راه حلهایی میروند تا بینندهها را به تماشای دستهجمعی فیلم در مقابل پرده بزرگ سینما دعوت کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در بحبوحه طوفانی از بازتعریف صنعتی از نظر مدلهای تجاری توزیع محصول، این رقابت در دورهای اتفاق میافتد که در آن فناوری بهعنوان یک متحد معرفی میشود. این چیز تازهای نیست: در تمام طول تاریخ سینما، نوآوریهای فناورانه (اعم از فناوریهای حوزه صدا، سینماراما، سهبعدی یا آیمرسیو اودیو) همواره به دنبال حل شبهات بودهاند و در این راه کم و بیش موفق بودهاند.
امروزه با محکم شدن جایگاه پلتفرمهای خانگی (طبق تازهترین گزارش انجمن دیجیتال اسپانیا، در 2021، 57% از اسپانیاییها فیلمها و سریالهای خود را از طریق پلتفرمهای خانگی تماشا کردند)، غیرقابل پیشبینی بودنی که جزء خصایص دنیای دوران پساکرونای جهان شده است و افزایش چشمگیر در قیمتها همگی صنعت سینما را به سمت راهحلهای تکنولوژیکی جدید برای مبارزه با ترس همیشگی از سالنهای خالی سینما سوق دادهاند.
برخی از این راه حلها موفق خواهند شد و برخی نیز به محاق فراموش سپرده میشوند. اما نگاهی به فناوریهایی که روی تولید و پساتولید فیلمهای پرفروش تأثیر داشتهاند خالی از لطف نخواهد بود.
iBeacon: تجربه فناوری قبل از ورود به سالنبخش مهمی از بدنه صنعت سینما به دنبال تبدیل «برویم سینما» به یک مفهوم جدید است. دستاندرکاران سینما میگویند که تجربه رفتن به سینما و شرکت در یک لحظه تفکر جمعی که در آن چراغها خاموش میشوند و دنیا متوقف میشود فی نفسه کافی نیست. آنها میخواهند کاری کنند تا تماشاچی زودتر وارد سالن شود و تجربه تازهای را کشف کند.
یک سینمادار چینی میگوید: «هدف ما این است که از لحظهای که فرد تصمیم میگیرد بلیت سینما بخرد تا زمانی که بعد از تماشای فیلم پایش را از سینما بیرون میگذارد این تجربه را برایش به امری منحصربهفرد و انحصاری تبدیل کنیم و این تنها از طریق سرمایهگذاری روی فناوری ممکن میشود.»
در این راستا، فناوریهایی مانند «آیبیکون» (iBeacon) و مواردی مانند آن میتوانند مفید باشند. «آیبیکون» پروتکلی است که توسط کمپانی اپل بر اساس بلوتوث کمانرژی طراحی شده است و به شما اجازه میدهد تا به طرق مختلف از وقتی که وارد سینما میشوید با دیگران تعامل برقرار کنید. پرتالهای تخصصی «بیکون زون» (BeaconeZone) و «بیکونستاک» (BeaconeStac) تجربیاتی را که قبلاً مراحل آزمایش خود را در سالنهای مختلف گذراندهاند، جمع آوری میکنند: چک کردن بلیت، ارائه اطلاعات در زمان انتظار، استفاده از کوپنها، هدایت تماشاچی به صندلی، ارسال پیام به تلفنهای همراه در مورد این که روی صندلیاش بنشیند و تلفنش را «سایلنت» کند.
این یک مفهوم جدید است: سینماهای زنجیرهای بزرگ درباره این امکانات از سال 2014 فکر میکردند. با این حال، این فناوری ارزانتر و پیشرفت در اکوسیستم تلفنهای هوشمند شانس تازهای به این روش داده است.
LED و پروژکتور لیزریدر زمانهای که نگاه کارگردانها به وسیله پانلهای «الایدی» (LED) اشباع شده تغییر کرده است، سالنهای نمایش نیز به صورت آلترناتیوی برای حفظ نیات و انگیزههای فیلمسازها به کار برده میشوند. با این حال، روزبهروز شکاف بین انتظارات بصری بینندهها و آنچه سالنهای سینما میتوانند ارائه دهند بیشتر میشود. در مواجهه با این شرایط سالنهای سینما به دنبال راهکارهایی برای جذب توجه و نظر مخاطبان هستند.
استفاده از پروژکتورهای لیزری دیگر یک تکامل طبیعی محسوب نمیشود که به رشد فضاهای رنگی کمک میکند و به نمایش بهتر فیلمها کمک میکند. بسیاری از سالنهای سینما به این فناوری مجهز شدهاند و درواقع جشنوارههایی مانند کن نیز در این راه پیشرو بودهاند. از جمله مزایای پردههای «الایدی» میتوان به تصویر شفافتر، پرش کمتر، سازگاری با رزولوشنهای بالاتر و امکان بزرگتر کردن صندلی و غیره اشاره کرد. بازار ژاپن و کره در استقبال از این فناوری جدید پیشرو بودهاند.
بر اساس این گزارش «ردپای فناوری در هنر هفتم» عنوان پروندهای است که از چندی قبل به موضوع سینما و ورود تکنولوژی به آن میپردازد.
گزارشهای آنا را میتوانید: اینجا، اینجا، اینجا ،اینجا و اینجا بخوانید.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: سینما فناوری تکنولوژی تکنولوژی در سینما سالن های سینما بوده اند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۷۹۴۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درباره پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی/ تراژدی پست مدرن
به گزارش قدس آنلاین، پل استر یکی از نویسندگان محبوب جهان بود و آثار او به بیش از ۴۰ زبان ترجمه شد. نویسندهای که بسیاری او را با شاهکارش «سهگانه نیویورک» (شهر شیشهای، ارواح و اتاق دربسته) میشناسند و من با رمانهای دلچسب «تیمبوکتو»، «سانست پارک» و «موسیقی شانس».
پل استر مثل بسیاری از نویسندگان آمریکایی علاقهمندان زیادی در ایران دارد، به طوریکه ناشرانی مانند نشر افق و چشمه، کتابهای او را با رعایت قانون کپیرایت و فاصله کمی از انتشار جهانی، در ایران ترجمه میکردند و به چاپ میرساندند.
او نخستین کتابش را در سن ۳۵سالگی و در سال ۱۹۸۲ نوشت؛ یک زندگینامه اما با روایت داستانی به نام «اختراع انزوا». دو سال بعد، سهگانه نیویورک را نوشت که سبب شد نام پل استر در محافل ادبی انگلیسیزبان مطرح شود. پس از انتشار این سهگانه، منتقدان و کتابخوانها آثارش را با جدیت بیشتری دنبال کردند.
سهگانه نیویورک، مشهورترین اثر پل استر، از سه رمان به هم پیوسته تشکیل شده است: شهر شیشهای، ارواح و اتاق دربسته؛ داستانهایی بهیاد ماندنی و اسرارآمیز که به شکلی نفسگیر، خواننده را درگیر اتفاقات خود میکنند. سه رمان کوتاه معمایی، فلسفی و کارآگاهی که شخصیت هر داستان در شهر نیویورک دچار ماجراهای عجیب و غریبی میشوند؛ اتفاقهایی که سرانجام آن جنون، سرگشتگی و بحران هویت است. این کتابها جسورانه نوشته شده و سرشار از پیچیدگیهای انسانی و عاطفی هستند.
جهان خاص «پل استر»
در ابتدا برچسب ژانر کارآگاهی را بر آثار استر گذاشتند اما با انتشار آثار دیگرش مشخص شد او نویسندهای است که جهانی مخصوص به خود دارد؛ جهانی که مهمترین مؤلفههای آن پرداختن به بحران هویت، فقر، مفهوم انزوا، شکستن فضا و زمان و تأکید او بر پدیده شانس است.
قهرمانهای کتابهای استر اغلب خود را گرفتار داستان سرنوشت یا نقشههای دیگری مییابند؛ چیزی فراتر از توان و تصورشان، چیزی که آنها را به این پرسش میرساند که
«من کیستم؟» (این ویژگی در اثر «موسیقی شانس» بسیار مشهود است) او در همه این سالها در آثارش قهرمانی خلق کرده که هر کدامشان میتواند آینهای مقابل مخاطب بگذارد و مخاطب با خواندن داستان شخصیتها به کشف خود دست پیدا کند.
اما یکی ازآثار دلچسب پل استر، رمان «تیمبوکتو»ی او است. یک داستان تمثیلی مدرن که میخواهد با بیان ساده، از معانی ژرف صحبت کند.
قهرمان داستان «تیمبوکتو» سگی به نام آقای بونز است که همراه و همدم همیشگی مردی بیخانمان از بروکلین به نام ویلی جی.کریسمس میشود. ویلی از نظر جسمانی وضعیت خوبی ندارد و همزمان با وخیمتر شدن حالش، به همراه آقای بونز به سوی بالتیمور راه میافتد. داستان سفر آنها توسط آقای بونز روایت میشود. پل استر با قرار دادن سگ به عنوان یک شخصیت داستانی، موفق شده یکی از غنیترین و هیجانانگیزترین داستانها در ادبیات آمریکا را خلق کند. این کتاب از نگاه حیوانات، دنیای انسانها را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد.
نوشتن از جزئیترین خاطرات
پل استر که در سال ۲۰۱۷ نامزد جایزه معتبر بوکر شد جزو نویسندگانی بود که ید طولانی در نوشتن آثار زندگینامهای داشت. او در آثاری مانند «اختراع انزوا»، «بخور و نمیر» و «خاطرات زمستان» با دقت و ریزبینی به بررسی جزئیترین خاطرات خودش دست زده است؛ از سرمای کف اتاق در ۶سالگی گرفته تا تجربه گرسنگی و فقر تا علاقه دیوانهوارش به بیسبال و موسیقی.
آقای نویسنده علاوه بر ورزش و موسیقی با دنیای سینما هم بیگانه نبود.
او خالق بیش از ۳۰اثر بود که از این میان چندین عنوان به فیلم تبدیل شدهاند که «موسیقی شانس» از آن جمله است.
استر خودش فیلمنامههایی نوشت که با فیلمنامه «دود» (۱۹۹۵) با بازی هاروی کایتل، ویلیام هرت و جیانکارلو اسپوزیتو آغاز شد. سپس همراه وانگ بهطور مشترک دنبالهای به نام «آبی در چهره» را کارگردانی کرد.
سال ۱۹۹۸، آستر همراه کایتل، سوروینو و ریچارد ادسون فیلمنامه «لولو روی پل» را نوشت و کارگردانی کرد. او سال ۲۰۰۷ در فیلم «زندگی درونی مارتین فراست» با بازی دیوید تیولیس، ایرنه جاکوب و مایکل ایمپریولی بار دیگر همین وظیفه را انجام داد.
استر در مورد ورودش به دنیای فیلمسازی گفته بود: «من بیشتر یک نویسندهام. نویسندگی کار من است. فیلمسازی برای من یک راه دیگر برای قصهگویی است».
پس از کتاب «مردم حمام خون» آخرین کتاب پل آستر که با عنوان «باومگارتنر» منتشر شده، به پروفسوری میپردازد که با خاطره تلخ مرگ همسرش مبارزه میکند. استر در زمان نوشتن این رمان با بیماریاش دست و پنجه نرم میکرد و هنگام نوشتن رمان در مصاحبههایش تأکید کرده بود این رمان شاید آخرین اثرش باشد. او گفته بود: «احساس میکنم وضعیت سلامتیام آنقدر مخاطرهآمیز است که بگویم شاید این آخرین چیزی باشد که مینویسم و اگر این پایان باشد پس با این مهربانی انسانی که به عنوان نویسنده در محافل صمیمی دوستانم احاطهام کرده، باید بگویم ارزشش را داشت».